رازدونه ی شماره ی نود ( شروعی دوباره )
من دوباره برگشتم با دنیا دنیا دلتنگی و حسرت و پشیمونی ، پشیمون از ننوشتن و نگفتن با تو در حدودا ً یک سال و نیم گذشته.
از وقتی که مشغولیاتی مثل وارد شدن به دنیای قانون جذب و تلاش برای دوزبانه کردن شما و درمان مسائل روحی ام و ... و بعد از اون از خرداد 93 ، ورود به دنیای جدید تکنولوژی و فضاهایی مثل وایبر و واتساپ و ... من رو نه از این وبلاگ که حتی خیلی چیزهای دیگه دور کرد .
اما با شروع سال جدید تصمیم گرفته بودم که باز برای تو بنویسم از دوران زیبا و تکرار نشدنی کودکی ات.
و بازگشت اتفاقی امشبم به وبلاگ و مرور برخی خاطرات حالم رو بسیار دگرگون کرد و بغضی در گلویم ایجاد کرد ،متوجه شدم چیزهایی رو این وسط ها گم کردم که دوست دارم باز با نوشتن برای تو پیدای شان کنم.
عشق کوچولوی بی همتای من
دوست دارم با تمام وجودم فریاد بکشم و بگم :
مامان !!من رو به خاطر اشتباهات و کوتاهی هایم ببخش.
عاشق تو ام، فرشته کوچولوی منحصر به فردم
پس باز شروع به نوشتن میکنم از لحظه های زیبا و ارزشمند با تو بودن و رشد تو موجود بی همتای منحصر به فرد ....