رازدونه شماره هشت ( نابغه کوچولوی مامانش)
طنینی من ، مامانی ایمان داره که تو یک کودک فوق العاده توانمند و با استعداد هستی، چه از نظر معنوی و چه از نظر هوش شناختی و هوش هیجانی ، ایمان دارم چون حق فرموده که نوع "انسان معدن احجار کریمه " ست ، مطمئنم چون حق راهنمایی کرده که تو باید علم رو خیلی سریع یاد بگیری ، سرعتی که معیار آن یادگیری" در یکماه به جای یکسال "می باشد.
با وجود این بیانات ،آیا جایی برای شک باقی می ماند ، اونم وقتی که علم داره همه شکلی این مسئله رو ثابت میکنه.
من فقط و فقط میخوام که این توانمندی ها توسط تربیت و پرورش صحیح و اصولی به منصه ظهور برسه ، ولی اینکه فرشته مهربون مامان ، نابغه کوچولوی مامانش ، می خواد از این توانمندی ها و قابلیت ها چه استفاده ای بکنه، اون دیگه به انتخاب شما بستگی داره ، ما با پرورش این قابلیتها و فراهم آوردن محیطی شاد و سراسر عشق و محبت و آرامش ،توام با تحریکات و بازی های متنوع که خوراک مغز کوچک تو است ، سعی میکنیم وظیفه والدینی خودمون رو در مقابل تو، امانت ارزشمند الهی ادا کنیم، مابقی راه ،خصوصا ً از 15 سالگی به خود شما ارتباط دارد که چه مسیری را برای پیشرفت و بهره گیری از قابلیتهایت برگزینی ،البته که می تونی همیشه و هر لحظه روی راهنمایی های مامان و بابا حساب بکنی.
ولی من و بابا به تو از همین الان که دختری 9 ماهه بیش نیستی ایمان داریم و باور داریم که موجودی ارزشمند هستی با توانایی های بسیار و مطمئنیم که به خوبی از آنها بهره می گیری ، ما مطمئنیم که نابغه کوچولوی ما یک انسان موفق میشه، موفق از نظر معنوی و شناختی و هیجانی ؛و می تونه تاثیرات شگرفی رو در این دنیا اعمال بکنه و آثار ارزشمندی رو خلق بکنه و با این ترتیب به آرزوهای مامان و بابا جامه عمل بپوشونه.
نمی گم در آرزوی دیدن آن روزها هستم، چون آرزو رو مطمئن نیستی که بدست بیاری ، می نویسم:
در انتظار دیدن آن روزها ، چون مطمئنم بهشون می رسی.
عاشقانه دوستت دارم