رازدونه شماره چهارده(ده ماهگی)
امروز هفتم بهمن ماهه و شما فردا ده ماهه می شی و از پس فردا وارد یازدهمین ماه زندگیت میشی ،ای زندگی مامان.
ده ماهه شدنت مبارک نفس مامان
خداییش اصلا باورم نمی شه ، اصلا ً باورم نمی شه که 10 ماهه دختر مامانی ، دختر مامان ؟؟!!! تو جون مامانی ، تو عشق مامانی، تو نفس مامانی، تو عمر مامانی.
دلم واسه لحظات پشت سر گذاشتمون تنگ شده .
اون روزایی که:
50 سانتی بودی و تو بغلمون گم می شدی اما الان وقتی تو بغلمون هستی و پاهات آویزونه ذوق میکنم که می بینم رشد کردی و قد کشیدی.
روزایی که :
جز گریه راه دیگری برای بیان خواسته ها و بیان نظراتت نداشتی ،اما الان ،فدا بشم که در مورد همه چیز به زبون مریخی حرف می زنی. اَدَ بَدَ دَدَ دوو دوو .....گَگَ ...
روزایی که:
نمی تونستی از جات تکون بخوری،ولی الان ،ای جوووونم که نمی دونم دیگه چی رو کجا بگذارم که از دست کنجکاوی هات در امان باشند.یک دم یک جا بند نمیشی.
روزایی که:
عین جوجه گنجشک گرسنه دنبال سینه مامان می گشتی و پیدا نمی کردی تا می گذاشتم دهنت باز گم می کردی و الان که بقول خودم به روش پرگاری شیر می خوری،ای جووووونم.
به یاد یاد تک تک لحظات زیبای با تو بودن و در تلاش برای زیبا کردن باقی لحظات با هم بودن.