رازدونه شماره چهل و هشت(حموم)
دخترکم عاشق آب بازی . خوب منم عاشق تو ام عزیزکم.
کلا ً عشق و دوست داشتن خیلی خوبه ، بهتره توی این حیات دو روزه عاشق همه چیز و همه کس باشی،تا بتونی از بودن در کنارشون لذت ببری .
این روزها بدجور روی حموم رفتن کلید کردی.
یک دفعه یادت میاد که دلت می خواد بری حموم ، این قضیه بیشتر مواقعی پیش میاد که یکی از وسایلی که قبلا ً حتی یکبار با خودت بردی حموم رو در وسایل بازیت می بینی. دیگه شروع میکنی و یه نفس و پشت سر هم می گی :"حموم،حموم ،حموم ، حموم ، ......."
خیلی سعی میکنم حواست رو پرت کنم ولی معمولا ً بی فایده ست و آخرش تسلیم می شم و می پریم تو حموم و واسه خودت کلی آب بازی میکنی.
دیروز آب رو سرد و گرم می کردم و مفهوم "سرد و گرم" رو باهات کار کردم.
یه وقتایی در مورد روی آب و زیر آب رفتن اسباب بازی هات صحبت میکنیم.
کف های روی آب رو خیلی دوست داری و سعی میکنی بگیری .
و یه چیزی که من دوست ندارم ولی شما خیلی دوست داری اینه که از دوش یا از آب توی لگنت بخوری ، اوایل مانعت می شدم ولی دیدم بی فایده ست ، دیگه الان کاری به کارت ندارم و شما هم واسه خودت هر کار دوست داشته باشی انجام می دی و لذت می بری.
یه پریز برق توی حموم هست که پایینه ، چند بار خواستی دست بزنی که من قاطع و جدی و باصدای نسبتا ً بلند گفتم "نه" و شما دیگه این رو کاملا ً درک کردی و هر دفعه باید این رو به خودت و من یاد آور بشی ،به پریز اشاره میکنی و گاهی هم پشت دستت می زنی و می گی "نه نه نه " و من با هر شیرین کاری های تو ، عاشق تر و عاشق تر میشم .
و با دیدن این موفقیت ها به مادرانه ی خودم افتخار میکنم
پ.ن : آب بازی به پرورش خلاقیت کودک کمک میکند.