رازدونه شماره پنجاه و یک (تجربه ی فوق العاده نیمه شب دیشب )
خوب چند شب پیش یه تجربه ی مادرانه عالی داشتم. واسه که یادم نره ثبتش کنم .عنوان رازدونه اش رو نوشتم ولی تا امشب فرصت نکرده بودم ،جریان تجربه رو بنویسم.
شما معمولا ً وقتی نیمه شب ها بیدار میشی ،(شی ) یا همون شیر می خوای (امیدوارم که زودتر این عادت رو ترک کنی ،چون خیلی اذیت میشم و باعث میشه در طول روز خسته و کسل باشم )، و معمولا ً شیر می خوری و مجدد می خوابی ، ولی اون شب ، تقاضای آب کردی و وقتی آب خوردی ، لپت رو گذاشتی رو لپ مامان و خوابیدی .
خداااااااااااااا ی من شکرت ،از این همه فضل و موهبت که نصیب من کردی و تجربه ی زیبای مادر بودن رو به من هدیه دادی .
نمی تونم حسم رو از این کار زیبایی که انجام دادی تعریف کنم .فقط همون طور که می دونی ،دوست دارم فریاد بزنم و بگم :
عاشقتم نفس ، عاشقتم همه کس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی