طنین طنین ، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
ترانهترانه، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

رازدونه های یه مامان برای دو دخترش

رازدونه شماره هفتاد و هشت(شروع یک پروژه ی عظیم : از شیر گرفتن)

1391/10/12 14:53
نویسنده : مامانش
430 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته کوچولوی مامان

من و شما از 9 دی ماه که شما 21 ماهه شدی، یک پروژه رو آغاز کردیم. هر چند تصمیم داشتم بعد از پایان کلاس زبانم شروع کنم و بهش فکر کرده بودم ولی باز احساس میکنم خیلی ناگهانی بود.

من تصمیم دارم بطور تدریجی وابستگی شما به شیر مامانی رو قطع کنم. هر چند کار بسیار مشکلیه و همت و تحمل و صبوری زیادی می خواد -به نظرم هر کسی از عهده اش بر نمیاد ،ولی امیدوارم من بتونم با کمک شما و بابا این کار رو انجام بدم-به این خاطر که اگر در این مسیر متحمل سختی و فشار بشم ،ولی خیالم راحته که شما با کمترین آسیب روحی و روانی روبرو میشی.

من با روش قطع ناگهانی ،کاملا ً مخالفم و به نظرم ظلم به بچه ست ، هر چند برای مادر راحت تره ، ولی بعد از ماه های وابستگی و تعلق روحی و عاطفی ، یک دفعه و بی مقدمه این عاطفه و وابستگی رو قطع کردن ،اون هم با کلمات دروغین ، مثل زخمی شدن سینه ی مامان و بد مزه شدن شیر و .... ، هر چند الان اثری دیده نشه ولی می تونه آسیب های عمیقی رو در روح و روان کودک به جا بگذاره. بنابراین با وجود تمام سختی هاش ،تمام تلاشم رو میکنم که به همین روش تدریجی تا پایان  دادن به این روش تغذیه ی شما ، پیش برم.

برای شروع تصمیم گرفتم شیر خوردنت رو محدود به ساعات خوابیدن بکنم. یعنی از صبح که بیدار میشی تا ظهر وقت خواب بهت شیر نمی دم و باز از زمان بیدار شدن تا وقت خواب شب ، باز قبل از خواب و طول شب و دم صبح که چند بار بیدار میشی بهت شیر می دم.

در این مدت هم دائم باهات صحبت میکنم که شما بزرگ شدی و باید مثل مامان و بابا و دوستانت (اسم شون رو میارم مثل ارسام ، سام ، آیلین ،آتوسا و ...) در لیوان شیر بخوری .

کلی هم تنقلات مثل دنت و چوب شور و بستنی و گندمک و برنجک و شادونه و .... هم تهیه کردم که وقتی بهونه ی شیر می گیری بهت می دم یا شیر پاستوریزه یا شربت در لیوان واست می ریزم و می دم بخوری  و یا سعی میکنم با بازی کردن یا اگر وقت نداشته باشم با تماشای تلویزیون سرت رو گرم کنم .

هر چند خیلی سخته ، چون جرات نشستن و دراز کشیدن ندارم ، همین که میام بشینم بنا به عادت همیشگیت میای خودت رو عین بچه ی گربه ی ملوس می ندازی توی بغلم و شروع میکنی وول خوردن توی بغلم و لبخندی می زنی که دل مامان رو به رحم بیاری و دستت رو می بری سمت یقه ی مامان و ش ش ش گویان بهونه ی شیر می گیری ، که خوب منم سریع از جا بلند میشم و می زنم به یه بازی و ضمنش واست توضیح می دم که شیر فقط توی تخت ،وقت خواب  و خدا رو هزار مرتبه شکر که دختر عاقل و آرومی هستی و خیلی پافشاری نمی کنی و سریع با مامان همراه میشی . با تمام وجود بهت افتخار میکنم.

یکی دیگه از سختی هاش هم اینه که از کارای مورد علاقه ی خودم مثل نشستن پای نت گذشتم ، چون پیش از این یکی از مواقع شیر خوردنت مواقعی بود که من پای لپ تاپ مینشستم . الانم که اینجام ، شما خوابیدی و من از استراحت خودم برای ثبت خاطرات زیبای در کنار تو بودن،گذشتم.

پ.ن :

امروز روز چهارم پروژه ست ، سعی میکنم بیام و از پیشرفت مراحل بنویسم. البته در این مدت گاهی کوتاه اومدم ولی باز سعی کردم فاصله ی طولانی شیر ندادن رو رعایت کنم. مثلا ً دیشب دیگه از فرط خستگی خودم ، چون چند روز بود در گیر خوندن واسه امتحات زبان دیروز بودم ، خیلی خسته بودم و دست تنها ،چون بابا تا دیر موقع توی دفتر کار داشت ،این شد که ساعت 9 دیگه تسلیم شدم و دراز کشیدم و شما هم از فرصت استفاده کردی و اومدی شیر خوردی ولی خوب از ساعت 2 ،شیر نخورده بودی.

امیدوارم بابت اینکه دارم از چیزی که فوق العاده بهش وابسته هستی و علاقمندی و مایه ی آرامشت هست ، جدات میکنم ، اذیت نشی ،فرشته کوچولوی مامان.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

persian mom
13 دی 91 2:50
اوا این نی نی توئه؟ دیشب تو وبلاگش بودم گفتم چه نازه
.. دوست خوبم به نظرم این یه دورانیه و باید طی بشه..
من مشکلم با دکتر رفتن اینه که دارو بده میترسم تو شیر تاثیر بزاره



توکل بر خدا
آنا
15 دی 91 10:06
طاهره جان راه هاي خوبي براي ترك شير انتخاب كردي عزيزم . قطع ناگهاني بسيار آسيب زاست براي كودك . در اطراف من كساني هستند كه تمايل زيادي دارند خيلي زود و ناگهاني شير را قطع كنند . خيلي زود پوشك را بگيرند . خيلي زود جاي خواب كودك را جدا كنند ازخودشون و ميگن تو كتابا نوشته !!!!!!


آنای عزیز ممنون از دلگرمیت. وای حرف منم همینه ، این همه افکار خوب دارند غربی ها ،از اون ها گذشتیم ،چسبیدیم به این روشهاشون که برای مستقل بار آوردن بچه هاست و اصلا ً حواسمون نیست ،که چقدر در این زمینه ی خاص اتفاقا ً اختلاف فرهنگی داریم.