رازدونه شماره یک
طنینی مامان ، رازدونه اول رو به این اختصاص می دم که بگم چرا این وبلاگ در 9 ماهگی شما شکل گرفت. در حقیقت قبل از این شما وبلاگ دیگه ای داشتی به اسم "نوگل گلستان عشق و محبت الهی " ، که در اواخر بارداریم اون رو ساختم . ولی اگر به اون سری بزنی می بینی که خیلی آشفته ست و نظم مشخصی نداره که به اعتقاد خودم ، بی نظمی وبلاگم نشانی از ذهن آشفته من بوده ،طی این نه ماه ، نه که الان تونسته باشم بهش نظم بدم .نه،تا رسیدن به این هدف راه درازی در پیش دارم ، ولی در کل احساس کردم اون وبلاگ رو دوست ندارم ، خیلی ازش لذت نمی بردم ، یکبار برای تو می نوشتم ، یکبار برای دیگران ، یکبار از زبون تو می نوشتم و یکبار از زبون خودم . ولی بعد از مدتی که به سراغ اون وبلاگ نرفتم با خودم فکر کردم ، در مورد اینکه واقعا چه هدفی از تهیه یه وبلاگ دارم. در نهایت به این نتیجه رسیدم که دلم می خواد با تو حرف بزنم یعنی توی وبلاگم طرف خطابم فقط تو باشی و من احساسات و درد دل ها و هر آنچه دوست دارم با تو در میون بگذارم رو در اون بنویسم.
آرزوی بزرگ من این هست که برای تو زندگی ای پر از شادی و عشق و محبت رو فراهم بیاورم و از ته قلب دوست دارم مهربانی را در وجودم بیابی و "مهر مادری" مرا با تمام وجودت احساس کنی.
با توجه به این آرزو دلم می خواد دونه دونه ی قصه هایی که در این وبلاگ می نویسم ، همچون نشانه هایی باشند برای یافتن راز بزرگی که خدای مهربان برای تو در قلب من به ارمغان نهاده:
"راز مهر مادری"