رازدونه شماره دو (حسرت پشت سر گذاشتن کودکی تو)
دوست دارم برات بنویسم و بنویسم و بنویسم.
می دونی چرا؟چون مطمئنم خیلی از حرفایی که الان تو دلمه و دوست دارم باهات در میون بگذارم رو اون وقتی که دیگه می تونی پای حرفای دل مامان درست و حسابی بشینی و گوش بدی و درک کنی ، احتمالا ً بخش زیادیش فراموش شده و مسائل جدید تری جای اونها رو گرفته.
دوست دارم بنویسم از عشق بی نهایت من و بابا به شما، از اینکه از بوسیدن و بغل کردنت سیر نمیشم ، از ترس و نگرانی واسه از دست رفتنه این روزها، که در کنار خستگی و کلافگی ،سرشار از لذتند و دوست ندارم براحتی از دستشون بدم ،ولی متاسفانه این اتفاق داره می افته و من دارم روزها ، روزها!!!! نه !!ثانیه ثانیه های زیبای کودکی تو رو به سرعت از دست میدم. بی نهایت عاشقتم ، عاشقت بودم و عاشقت خواهم ماند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی