طنین طنین ، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره
ترانهترانه، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

رازدونه های یه مامان برای دو دخترش

رازدونه شماره نه (غذا،وزن، قد)

1390/10/21 2:01
نویسنده : مامانش
549 بازدید
اشتراک گذاری

از اون روزی که دوست مشاورم ، مامانه مهرای باهوش و دوست داشتنی در هفته های اول ورودت به دنیای مامان ، هفته هایی که در اونها بالاخره به آرزویم رسیدم و وجودم میزبان حضور عاشقانه ات شد ،به من توصیه کرد که هر شکلی دوست داری با کودکت برخورد کن ،فقط سعی کن مادر حساسی نباشی تا خودت و کودکت آسوده باشید، تصمیم جدی گرفتم که مامان ریلکس و راحتی باشم.

در خیلی از موارد تونستم بر تصمیم خودم پایدار بمونم ، مگر دو موضوع:1- تربیت تو و 2-وزن و قد تو.

 دونه های رازی که مربوط به تربیت میشه توی قلب مامان خیلی خیلی زیادن ، سعی میکنم اون دونه ها رو هم از توی قلبم به وبلاگت منتقل کنم ،ولی موضوع تغذیه تو و قد و وزنت که البته دونه های اونم کم نیستن از اولیش که مربوط میشه به شکه وارد شده به مامان در همون لحظه ای که ساعتی چند از ورودت به این دنیا نگذشته بود و من از وزنت جویا شدم و گفتند که وزن کوک من 3180 هست .بله دچار شک شدم چون منتظر یک کودک 3500 به بالا بودم ، چون اصلا ً یکی از دلایلی که به سزارین رضایت دادم همین بود که دکتر بر اساس سونو گرافی گفته بود وزن جنین بالاست ،اینقدر برایم باور نکردنی بود که چند بار پرسیدم تا پذیرفتم که اشتباه نکرده اند. بله قصه های مربوط به وزن شما از همون موقع آغاز شد و کلی باز این وسطا قصه داشتیم و دونه های راز میشه پیدا کرد ، تا می رسیم به اینجا ، به قصه های این روزهای من با غذا خوردن تو و با قد و وزنی که خیال پیش روی ندارن ، به کندی پیش میرن و هر بار که ماهگردت نزدیک میشه مامان امیدوار از رشد بهتر در طی ماه جاریت رو با ناامیدی چشم انتظار امیدوارانه یک ماه دیگه میگذارند.

مامانم ، عزیزم، قلبم، طنینکم چی بنویسم واست آخه تو چرا غذا نمی خوری ؟آخه چرا تا قاشق به لبت نزدیک میشه لبهای خوشکل به رنگ انارت رو محکم بهم فشار می دی و سرت رو بر می گردونی؟ چیکار کنم که حساس نباشم؟آخه دلم می خواد غذا بخوری؟ دلم می خواد یک ذره گوشت به تنت بیاد؟نمی دونی هر بار موقع لباس عوض کردنت چقدر از دیدن هیکل ظریف و کوچولوت دلم می گیره؟ نمیگم چاق و تپلی بشی نه ولی دیگه نه اینقدر هم ظریف؟دوست دارم دو تا گونه خوشکل هم توی این صورت مثل ماهت دیده بشه.

 

البته می دونم که احساس های مامان رو می خونی ، می دونم که مغز کوچولوی توانمندت متوجه حساسیتهای مامان تو این زمینه میشه و این قضیه هم روی واکنش های تغذیه ای شما تاثیر گذاره ولی چه کنم که هنوز نتونستم بر حساسیتم غلبه کنم.

امیدوارم هر چه زودتر یه رازدونه بنویسم از خوب و با اشتها غذا خوردنت ، از وزن گیری و رشد قد خوب و مطلوبت.

پی نوشت: قد و وزن طنینی همین الان هم روی نمودار هست ، ولی باز من نگرانم، اینا همه بر میگرده به اون راز اصلی:"مهر مادری"

وزن 9 ماهگی:8500

قد 9 ماهگی:70

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)